امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/آرام جانم میرود، جان را صبوری چون بود
آرام جانم میرود، جان را صبوری چون بود | آنکس شنا سد حال من ، کاو همچو من در خون بود | |||||
رنجم مبادا بر تنی ، چون من مبادا دشمنی | من دانم و همچون منی ، کاندوه دوری چون بود | |||||
زلفش که در جانم گزد، چون مار پنهانم گزد | ماری کزینسانم گزد، کی در خور افسون بود | |||||
لیلی و موی مشک بو، آنکس که دیده مو به مو | دانم که زنجیر از چه رو، در گردن مجنون بود |