محتشم کاشانی (غزلیات)/من کیستم به دوزخ هجران فتاده

از ویکی‌نبشته
محتشم کاشانی (غزلیات) از محتشم کاشانی
(من کیستم به دوزخ هجران فتاده)
  من کیستم به دوزخ هجران فتاده وز جرم عشق دل به عقوبت نهاده  
  تشریف وصل در بر اغیار دیده‌ای با دل قرار فرقت دل دار داده  
  از جوی یار بر سر آتش نشسته‌ای وز رشگ غیر بر در غیرت ستاده  
  پا از ره سلامت دوران کشیده‌ای بر خورد در ملامت مردم گشاده  
  در شاه راه جور کشی پر تحملی در وادی وفا طلبی کم اراده  
  در کامکاری از همه آفاق کمتری در بردباری از همه عالم زیاده  
  چون محتشم عنان هوس داده‌ای ز دست وز رخش کامرانی دوران پیاده