کلیات سعدی/غزلیات/نه آن شبست که کس در میان ما گنجد

از ویکی‌نبشته

۱۵۹– ب

  نه آن شبست که کس در میان ما گنجد بخاکپایت اگر ذره در هوا گُنجد  
  کلاه ناز و تکبر بنه کمر بگشای که چون تو سرو ندیدم که در قبا گنجد  
  ز من حکایت هجران مپرس در شب وصل عتاب کیست که در خلوت رضا گنجد؟  
  مرا شکر منه و گل مریز در مجلس میان خسرو و شیرین شکر کجا گنجد[۱]؟  
  چو شور عشق درآمد قرار عقل نماند درون مملکتی چون دو پادشا گنجد؟  
  نماند در سر سعدی ز بانگ رود و سرود مجال آنکه دگر پند پارسا گنجد  


  1. متن مطابقست با نسخ قدیم و در بعضی از نسخه‌ها این بیت در دو بیت آمده بدین نحو:
      مرا شکر منه و گل مریز در مجلس که شرط نیست که کس در میان ما گنجد  
      چه حاجتست بگل عیش ویس و رامین را میان خسرو و شیرین شکر کجا گنجد؟